خاطرات من و شووری

خونه اونجاست که صداته پر عطرنفساته جایی که رو در و دیوار همه جا نقش اون چشاته

خاطرات من و شووری

خونه اونجاست که صداته پر عطرنفساته جایی که رو در و دیوار همه جا نقش اون چشاته

تاریخ عروسی....

سلام خانمای خوشمل....


تاریخ عروسیه ما معلوم شد بله ما تالار هم رزرو کردیم و بسی شادمانیم.... عروسیمون پنجشنبه 26 آبان ماه شد... همیشه دوست داشتم عروسیم تو شهریور یامهر باشه ولی خدا رو شکر میکنم و آرزو میکنم که اونروز هوا خیییلی سرد نباشه وگرنه من تبدیل به یه عروس یخ زده میشم....واسه فیلمبرداری که بریم باغ چه اتفاقی واسه من خواهد افتاد ... به نوید میگم زیر لباس عروس شلوار پشمی میپوشم تو هم از رو کت شلوار کاپشن بپوش خوب میشه نه؟ یه سبک جدید و خز از عروس دوماد میشیم....


خب حالا داستان ما تو این مدت چی بوده رو براتون تعریف میکنم....

خواهرشووری با همسرش اومدن تهران خواهرم دعوتشون کرد شام رفتیم بیرون بعدشم رفتیم تئاتر و بعدم پارک که میوه و تنقلات خوردیم و بعدم برگشتیم خونه همونجا نوید به من گفت مامانم و بابامم اومدن فردا بریم سرویس طلاتو بردار که قیمت طلا همینجوری داره میره بالا ! فرداش با مامانم رفتیم و سرویس و برداشتیم و اونروز مادر شوهر منو دوست میداشت هنوز و هی ازم تعریف میکرد و میگفت شرمندتیم تو لایق خیییلی بیشتر از اینا هستی و غیره....

هنوز هیچکس خبرنداشت قراره اینقده یهویی بساط عروسی به پا شه... (البته من و نوید قبلا نقشه شو کشیده بودیم یادتونه گفته بودم 2 تا پروژه ی فکری داریم خب یکیش همین بود که قبل از محرم و صفر سرو سامون بگیریم)همون شب مامانمینا خانواده ی نوید شام دعوت کردن پارک که دور هم باشیم ...

2 روز بعدش نوید بهم زنگ زد که با باباش دارن دنبال خونه میگردن و میان دنبال من تا برم نظر نهایی رو بدم خلاصه پاشدیم رفتیم و 2 تا خونه دیدیم که سر دومی نوید کلید کرد به من که این عالیه بگو خوشت اومده البته من زیاد خوشم نیومده بود ولی این نوید اینقدر رو مغز من کار کرد که خوبه 2خوابه است و بزرگه خودمون نقاشیش میکنیم و غیره که من قبول کردم و فردای اونروز خونه واسه ما شده بود و من همچنان در بهت بودم ولی خونه رو 15 مهر بهمون تحویل میدن....

من دوست داشتم خیییلی بیشتر از اینا به مامانم نزدیک باشم ولی خب نشد الان به دوتا از خواهرام نزدیکم و تا خونه ی مامانمینا 10 دقیقه با ماشین راه هست... (مادر شوهر یه تیکه به ما انداخت قبل از اینکه خونه بگیریم گفت گشتنتون و محدود به یه منطقه نکنید یعنی فک میکرد ما فقط داریم سمت خونه ی مامانمو میگردیم ولی خبر نداشت نوید حتی یه خونه هم اینور ندید که من میدونم از روی سیاست بود که مادرشوهرم فک نکنه به من داره خیلی خوش میگذره)

الان خدا رو شکر از محله ی خونمون راضیم و دارم سعی میکنم به خونه علاقه مند شم خب وسایلامو که بچینم و یه دستی به سرو روی خونه کشیده بشه خوب میشه تازه قراره من و نوید توی اون زندگی کنیم پس حرف نداره...

توی یکی از همین روزا بود که مادر شوهر وقتی نوید و باباش خونه نبودن تلفن و برمیداره و یه سری چیزا به من میگه ... اونروز خونه ی داییم بودم و در حال خندیدن وقتی مادر شوهر قطع کرد دیگه نتونستم بخندم و فقط یه ماشین گرفتم و اومدم خونه... مادرشوهرم حتی رعایت این و نکرد که من مهمونیم... بگذریم. من دارم سعی میکنم فراموش کنم الان دلم برای خودش میسوزه که همه کاری میکنه و باید بکنه فقط خودشو از چشم میندازه با این کارا....

چند روز بعد از ماجرا و دلداریای نوید که قربونش برم یه عالمه بهم محبت کرد و با من بود و همه ی حرفامو شنید و بهم دلگرمی داد... با هم میرفتیم دنبال تالار که 2 تا رو پسندیدیم و همون شب نوید و باباش رفتن قرداد و نوشتن جالب اینکه ما خودمون این تاریخ و میخواستیم ولی اولی که با نوید رفتیم طرف گفت این تاریخ پره بعد که نوید با باباش رفته بوده گفته بودن طرف کنسل کرده و ماهم زودی رزروش کردیم...


از فردای اونروز کار من و مامانم شده رفتن به بازار و شوش و خریدن جهیزیه که کلی کیف میده مخصوصا که مامانم یه سره میگه بهترین چیزا رو بردار و من و کلی شرمنده میکنه شاید باورتون نشه تو 3 روز بیشتر وسایلا رو خریدم و الان وسایل بزرگ مونده و سرویس چوب که تا آخر این هفته میریم سفارش میدیم  مامانم  کلی کیف میکنه میگه خیلی راحت و خوب خرید میکنی و وسایلاتم از همه قشنگتر میشن ( آخه تو این دوسال نامزدی من همه چیمو انتخاب کرده بودم و الان سریع میخرمشون) خدا رو شکر واسه ی آشپزخونه همه چی سرخابی پیدا کردم که خیییلی ناز شدن حالا هی دلم میخاد زودتر چیده بشن... حیف که آشپزخونم کوچیکه ! وگرنه رنگ سفید سرخابی خودشو خیلی نشون میداد...

خدا نوشت: خدا جونم عاشقتم بدجوری یعنی یه جوری ما رو شرمنده کردی که من و نوید هرچقدر شکرت و به جا بیاریم بازم کمه... خدایی جون پول و این حرفارم به میزان خیییلی زیاد خودت ردیف کن که الان شدیدا پول لازمیم...


عکس  خریدامو وقتی چیده شدن میذارم....





نظرات 40 + ارسال نظر
نفیسه سه‌شنبه 29 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 02:08 ب.ظ http://z-shirin.blogfa.com

خیلی برات خوشحالم خانومی
امیدوارم همه چیز همینطور عالی برگزار بشه
سرویست هم خیلی قشنگه... میدوستمش

پرنیان سه‌شنبه 29 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 02:52 ب.ظ

همون طور که قبلا هم گفتمو میدونی من زیاد کامنت نمیذارم ولی خب این پستت هم خیلی غافل گیرم کرد هم خیلی خوشحال بهت خیلی تبریک میگم و خیلی برات خوشحال شدم که بین این همه خاطرات الان دیگه داری میشی خانم خونه
در ضمن سرویستم خیلی قشنگه تاحالا عینشو ندیدم

نیلوفر سه‌شنبه 29 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 03:53 ب.ظ http://Nilo0ofar.mihanblog.com

همش مبارکت باشه عزیزم
سرویست هم خیلی شیکه

زری سه‌شنبه 29 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 06:52 ب.ظ http://myheart-z.mihanblog.com/

مبارکت باشه انشاا... همه رو با شادی و خوشی استفاده کنی

شادی سه‌شنبه 29 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 07:07 ب.ظ http://wordsofshadi

رها جونم.... خیلی خیلی برات خوشحالم بالآخره انتظار پایان یافت و داری عروس خانم می شی
مبارک ها باشه. ایشالا همه چیز همون طوری که دوست داری خوب و خوش برگذار شه. غصه ی حرفهای مادر شوهر رو هم نخور. تا بوده همین بوده... خودَت را ناراحت نکن

عطر بارون چهارشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:55 ق.ظ

سلاااام خوبی؟
من همیشه وبلاگتو میخونم ولی نظر نمیدادم!
ولی با شنیدن خبر عروسیت خیلی خیلی خوشحال شدم و خواستم بهتون تبریک بگم! امیدوارم تا همیشه با هم سبز سبز زندگی کنین!...بوووووووووس+ گل


راستی به مادرشوهرتم اصن اهمیت نده!

خب چرا تا الان نبودین دوست جونیا... خوشحال میشم با هم دوست باشیم عزیزم....

الهام چهارشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 08:05 ق.ظ http://myaround.blogfa.com

فکرشو بکن دامن عروس با شلوار پشمیییییییی.مردم از خندهسرویست هم که واقعا قشنگه ایشالا با شادی و دل پر امید استفاده کنی رها جونم(شکلک بوس آبدار)
در مورد مادر شوهرت هم ازین به بعد خیلی با این چیزا روبرو میشی فقط سعی کن یه گوشت در باشه و یکی دروازه وسعی کن هی گله مادرشوهرتو به نوید آقا نکنی چون مردا ازین که بخوان بین دونفر که هردوشونو دوست دارن (یعنی زن و مادرشون)قراربگیرن متنفرن.خودت با سیاست با خونواده شوهر رفتار کن.باشه گلم؟ای جووووونم آفرین

چشم خانم خانما....
نی نی خوشملمون چطوره؟

لیلی چهارشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:22 ب.ظ

سلام عزیزم.خوبی؟
وای رهااین بهترین خبری بود که میتونستم بخونم. نمیدونی توی مشهد چقدردعاکردم زودی عروسیتون راه بیفته.
عزیزم انشاا...همه چیز به دلخوشی. سرویستم خوشمله. منتظر بقیه عکساتم.

قربونت برم عزیزم.... مرررررررررسی...

سورمه چهارشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:18 ب.ظ

خسته نباشی عزیزم. خیلی خیلی از حالا تبریک میگم عروس خانم. سرویستم خیلی نازه. یه کم شبیه سرویس منه. تو up بعدیم منم عکس سرویسم رو میذارم

مرسی عزیزم....
سورمه جون تو کامنت بعدیت حتما آدرس وبلاگت و بذار تا بتونم لینکت کنم...

المیرا چهارشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:23 ب.ظ http://limonaz.blogfa.com

وای چه کیفی داره این جهیزیه خریدن.خوب کاری میکنی سخت نمیگیری.ایشالا به سلامتی عزیزه دلم.


سرویستم خیلی خوشگله.خوشبخت بشین

masi چهارشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:23 ب.ظ

سلام اتفاقی اومدم اینجا عزیزم سرویس منم همین شکلیه

نسیم چهارشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 02:28 ب.ظ http://peki.blogfa.com

چه سرویس طلای قشنگییییییییییییییییییییی
مبارک باشه خیلی شیک و قشنگه ایشالا همیشه زندگیتون پر باشه از خاطره های قشنگ
رها جونم الان مهم شوهرته که باید خوب باشه که هست مادر شوهر و بیخیال بزار اینقدر بگه که خسته بشه بلاخره اونم یه روز
دست بر میداره همشون همین کارو میکنن دیگه
میدونم سخته تو این موقعیت که شما به آرامش نیاز داری حرفاش سوهان روح میشه اما الان بهترین چیز یه شوهر خوب که داری
همه کاراتم که اوکی شده خدا هم پشتته پس همه چیز عالیییه

[ بدون نام ] چهارشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 02:43 ب.ظ

پول عروسی رو خدا جور میکنه ...نگران نباش.

چرا اسمتو نذاشتی عزیزم؟!!!

آرام چهارشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 02:57 ب.ظ http://aram66.blogfa.com/

مبارک و کبارک انشاالله مبارکش کن
مبارک باشه به سلامتی خوشبخت بشی گلم
نه گلم من کاردانی بودم حالا کارشناسی قبول شدم
خیلی خوشحالم که خوشحالی

پانته آ چهارشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 04:26 ب.ظ http://yehamsardaram.blogsky.com

ای جان خانومی من ...
چه خبر خوبی دادی ...
جدا خوشحالم که دارین میرین سر خونه و زندگی خودتون ...
انشالله خوشبخت باشین و بهتون کلی خوش بگذره
سرویس بسیار زیبایی هم انتخاب کردی ... آفرین بر تو !
حالا کنجکاو شدم ببینم تو این شلوغ پلوغی مادرشوهر جان چی گفته اما هرچی بوده شما ببخش

مهتاب ۱ چهارشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 07:44 ب.ظ

تبریک از صمیم قلبم فقط یادت نره تو شادیات واسه ما عاشقا هم دعا کنی که هر چه زودتر به بهترین شکل به عشقمون برسیمسرویستم خیلی خوشگله مبارکت باشه عزیزم

ایشالا که همه ی کسایی که همدیگه رو دوست دارن بهم برسن خدا خییلی مهربونه حتما بهم میرسید عزیزم....

یک نو عروس چهارشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:14 ب.ظ http://m1390v.blogfa.com/

سلام رها بانو...
مبارکه عزیزم...خوشبخت شی ایشالا...
ممنون که اومده بودی خونم...لینک شدی با عشق...

حنا چهارشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:57 ب.ظ

سلام دوست خوبم تازه باوبت آشنا شدم ایشالله خوشبخت بشی به حرفهای مادرشوهر اهمیت نده خودت باش وشوهرت فقط از اول سعی کن دمشو قیچی کنی زیاد فضولی نکنه فعلا بامادرشوهر برنامه داری سرویستم قشنگه

coral پنج‌شنبه 31 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:15 ق.ظ http://letters2mylove.persianblog.ir

وای من عاشق وبلاگایی هستم که از لحظه به لحظه قبل عقد مینویسن.میلینکمت.
راستی تاریخ عروسی منم 25 آبانه.شباهت هامون داره زیاد میشه
من تاکید داشتم عروسیم تو مهر باشه که نشد چون تازه اخر مهر افتادم دنبال کارا

چه جالب ایشالا که خوشبخت بشی عزیزم...

همسفر پاییزی پنج‌شنبه 31 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:06 ب.ظ http://hamsafare-paeizi.persianblog.ir/

سلام
تبریک میگم.سرویست قشنگه.مبارکت باشه
از طریق وبلاگ مانا با شما آشنا شدم.با تبادل لینک موافق هستی؟

جوجوهه پنج‌شنبه 31 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:06 ب.ظ http://shimbil.blogfa.com

سلام رها جونی
اگه بدونی چقدر خوشحال شدم وقتی فهمیدیم داری عروس میشی...الان خوب خوب شرایطتتو درک میکنم.میدون کلی استرس داری عزیزم.انشالله همه کارا به خوبی و خوشی پیش بره عزیزم.سرویست هم خیلی شیکه گلم

نگین پنج‌شنبه 31 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:55 ب.ظ http://aroos-kocholo.blogsky.com/

سلام عروس خانوم آینده
الهی قربونت برم که داری عروس میشی
انشالله که همه چیز اون روز خوب می گذره غصه نخور
راستی عزیزم سرویست هم خیلی ناناسه منتظر بقیه خریدات هم هتیم

خدا نکنه عزیزم....
مرسی ....

شادی پنج‌شنبه 31 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:45 ب.ظ

وای عزیزم خیلی خیلی برات خوشحالم امیدوارم با همسرت هر روز عاشقتر باشین!
سرویستم خیلی نازه،اتفاقا منم این دقیقا همین سرویسو پسندیده بودم که با سرویس الانم عوض کنم ولی چون باید یه چیزی روش میذاشتم بابایی گفت باشه تا آخر این فصل تا وضعم بهتر بشه
تا اونموقع تموم شده لابد
نگران مادر شوهرتم نباش ، همین مدت قبل عروسیو تحمل کن، فقط کافیه بری تو خونتون دیگه حکومت خودته و اون نمیتونه هیچ دخالتی بکنه!

بهار شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 12:10 ب.ظ http://shott.blogfa.com/

سلام عروس خانوم....خوشحال شدم خبر خوبی بود...ایشالا خوشبخت بشی... سرویستم خوشمل بود مثل خودت

مرسی عزیزم...
مگه منو دیدی خانمی؟

y شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 07:01 ب.ظ http://amore2.blogfa.com

salaaaam
khubii?
baaaah baaaaaaaaaaah
mobaraaaaake
kheilii khoshal shodaaaam azizaaam
ishaaalaaa hamechi be khubio khoshiiii begzareee
vagheaan khoshalam kardiii
servisetam ke harf nadaree kheili khoshgeeleee

azizaaam tu in modaat asab be harfa ziad ahamiat nade o khodeto aziato narahat nakon
khosh begzareee

فائزه یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 03:32 ق.ظ http://vorojak7173.blogfa.com

سلام رها جون
وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای ذدختر مبارکت باشه
مبارک باشه که سرویستو خریدی خیلی خوشحالم نمیدونم به جون خودم انگار که این حسی که تو داری واسه خودمه میدونی یعنی چی یعنی اینکه انگار کارای عروسی خودم داره جور میشه وقتی مطالب وبتو میخونم خیلی با شوق میخونم یه جوری نوشتی انگار که خود آدم توی اون موقعیته واااااای رها از خونتم که عکس گرفتی بذار میخوا ببینم
خوشبحالت که وقت تالارتونم گرفتید
ترو خدا واسه منم دعا کن زود تر عروسیمونو بگیریم بریم سر خونه زندگی خودمون
اخه میدونی چیه دوران نامزدی خیلی اختلاف بین خانواده ها پیش می یاد اومید وارم منظورمو بفهمی
خیلی خوشحالم که کارات داره راستو ریست میشه از خدا میخوام که کمکتون کنه
بووووووووووس بوووووووووووس منتظرتم بازم به من سر بزن

ایشالا زودتر عروسیه شما عزیزم... من کاملا درک میکنم دوران نامزدی سخته و آرزو میکنم که زودتر کاراتون جور بشه....

ارام یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:21 ق.ظ http://aram66.blogfa.com/

رها جون چه سرویس خوشجلی انتخاب کردی مبارکت باشه گلم به سلامتی

یاسی یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 12:08 ب.ظ http://rozhayeyasi.blogsky.com

جاری نومبارک علوس خانم
مبارکه علوی خانم
دست راستت زیرسرمن .منم زودتربرم سرخونه وزندگیم
سرویست مارکت باشه رهاجونم
احترام مادرشوهرتوداشته باش اگه ناراحتت کردبه نوید بگو چون اگه بخوایی جواب چرندیات مادرشوهرتو بدی روتون توروهم بازمیشه پس بهتره تااونجایی که میتونی یهش بی احترامی نکنی

سپیده یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:13 ب.ظ http://hope-arezoham.persianblog.ir/

سلام عزیزم وای که خیلی خوشحال شدم و از صمیم قلب بهت تبریک میگم .
تازه روز عروسیتون عروسی دختر دایی من هم هست .

الهی خوشبخت باشید همیشه و شاد

راستی سرویس طلات هم خیلی قشنگه مبارکت باشه

بهار یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 03:41 ب.ظ http://shott.blogfa.com/

نه ندیدم ولی حتما خوشگلی

سایرا دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:04 ق.ظ

خوشگلم خونه خریدین؟؟؟

سرویستو ندیدم وقتی وبلاگتو باز میکنم نصفه میاد

از وسط نصف قاطی و پاتی

قرار بود بخریم ولی فعلا که رهن کردیم تا مثلا سر فرصت بخریم اگه خدا بخواد....

نازنین (بوسه های تو) دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:34 ق.ظ

عزیزم سلام....مبارکت باشه اول بگم که سرویست خیلی خوشمله....انشالله به سلامتی مراسمتون هم برگزار بشه....خیلی خوشحالم کردی همیشه خوش خبر باشی عزیزم

رازقی دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:22 ق.ظ http://myamorousdays.blogfa.com

وای رها نمیدونی. دیروز اینقدر برات تایپ کرده بودم که نگو. یه هو برق رفت و همش پرید
چه سرویس نازی. جینگیلی و نازه. مبارکت باشه
کلی ذوق کردم فهمیدم تاریخ عروسیته. خیلی . خیلی.
حرف های مادرشوهرت رو از یه گوش بشنو و از گوش دیگه بیرون کن. ببین رها جون این تقریبا ک ماه و نیم مونده دوران مهم و زیباییه. همه چی رو یادداشت کن. شیرینیش رو حقیقتا در کام بکش. هر لحظه رو یادداشت کن. هر چی میخری عکس بگیر و بذار تو بلاگت یا آرشیو سیستمت. شاد باش. به این فکر کن که این روزها در کل زندگی تو یکبار تکرار میشن و بس.
رهای گلم قدر این روزهاتو بدون. خیلی ها از جمله من حسرت چنین اتفاقی که برا تو داره میفته یعنی عروسی رو میخورن. من آرزومه یه روز حرف از تالار و تاریخ بزنم. بنابراین شاد باش و عروسانگی! کن.
میشه خواهش کنم اگه دوباره آپ کردی خبرم کنی؟ آخه نمیدونم زیاد صفحات وبلاگ باز کنم.

مرسی رازقی جونم... ایشالا هرچه زودتر عروسیه شما گلم...
حتما خبرت میکنم خانم خانما...

شیدا سه‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:06 ب.ظ http://qasedak1366.blogfa.com/

امان از دست این مادر شوورا...بیخیال خانومی خیال خودتو مکدر نکن.
سرویست عالیه.
ایشاله به پای هم پیر شین.

نازنین (بوسه های تو) چهارشنبه 6 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 07:30 ب.ظ

وای عزیزم سلام رها جون مطلبتو خیللی وقته خوندم یادمه نظر هم داده بودم اما نمی دونم چرا نیست الان؟؟؟؟؟؟؟؟ سرویست خوشمله ...مبارکت باشه بقیه خریدهاتم همینطور انشالله خوشبخت باشی عزیز دلم

عزیزم وقت نمیکردم نظرات و تایید کنم... مرسی خانمی...

ویولت چهارشنبه 6 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 11:39 ب.ظ http://aloneviolet.blogfa.com/

سلام رها جان.به مبارکی و میمنت انشالا.سرویست خیلی نازه...
لینک آهنگو خیلی گشتم اما پیداش نکردمببخش.
لینکت میکنم.

بهشته جمعه 15 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:14 ق.ظ

خانمی سرویس ات خیلی نازه ...ان شاله که مبارکت باشه ولی یه چیزی خواهرانه ...اگه یکی از اینجا عبور کردو دلش خواست که سرویس طلاش مث مال تو باشه و اما الان نداره و اونئقت آه بکشه و دلش بسوزه و بغض بکنه ناراحن نمیشی؟؟؟

راستش اصلا به این موضوع فکر نکرده بودم چون با دوستای وبلاگیم عکس خریدامون و میذاریم عکس گذاشتم ولی از این به بعد رمزدار عکس میذارم شاید حق با تو باشه دوست خوبم ممنون از تذکرت...

ستاره شریفی پنج‌شنبه 11 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 12:27 ب.ظ http://3tarehjooni.blogfa.com

سلااااااااااام
خیلی خوشحالم خوشبخت بشی جوجو
لینک کردمت
به امید روزهای خوب با هم بودن

ستاره شریفی جمعه 12 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 11:00 ق.ظ http://3tarehjooni.blogfa.com

سلااااااااااااااام
کجایی
معلومه حسابی مشغولی موفق باشی

ستاره شریفی چهارشنبه 17 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:37 ق.ظ http://3tarehjooni.blogfa.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد