خاطرات من و شووری

خونه اونجاست که صداته پر عطرنفساته جایی که رو در و دیوار همه جا نقش اون چشاته

خاطرات من و شووری

خونه اونجاست که صداته پر عطرنفساته جایی که رو در و دیوار همه جا نقش اون چشاته

من آمده ام وای وای ...

سلام ...

میدونم خیلی وقته نبودم ولی به جاش میخوام چندتا پست پشت سر هم و طولانی بذارم و البته بعد از این پستا میخوام عکس بذارم... اول از حالم بگم که به لطف خدا و حرفای بعضی از دوستان و تصمیم ناگهانی خودم مبنی بر مثبت بودن خیییلی بهترم... واقعا تو این مدت هر چی بیشتر به بدیها نگاه می کردم بیشتر بدی و نکته ی منفی پیدا میکردم اما الان خدا رو شکر خیلی همه چیز بهتره به قول نویدم حالا که این روزا چه بخوایم و چه نخوایم باید بگذرن پس همون بهتر که سخت نگیریم و سعی کنیم خوش باشیم (عجب جملات نغزی میگه بچم این و یه جا یادداشت کنید یادتون نره)

خلاصه که تو این مدت تقریبا هر روز پر بود از اتفاق ... که همشون رو یادم نمی مونه که بنویسم ولی اونایی که یادمه رو مینویسم تا دفتر خاطراتم خیلی ناقص نباشه...

-تو اردیبهشت عروسیه دوست شووری دعوت شدیم. می دونستیم که عروسیه خوبیه و براش کلی خرج کردن تو باغای اطراف تهران بود . هم ما دعوت بودیم و هم خواهر شوهرو همسرش... خواهرم زحمت کشید من رو آماده کردو رفتیم عروسی. همه چی خوب بود تا اینکه یکی از دوستای همسری اومدو همسری و با خودش برد بیرون وقتی همسری برگشت پیشم نشست احساس کردم دهنش بوی خیار میده!!! و بعد خییلی سریع دوزاریم افتاد... خیلی ناراحت شدم یهو انگار یه عالمه غصه ریخت تو دلم اما سعی کردم به روی خودم نیارم به همسری گفتم چیزی خوردی؟ یه لبخند زد و من دیگه مطمین شدم خیلی سعی کردم که ادای مامانا رو براش درنیارم ... کلی با همسری رقصیدیم و خوش گذروندیم ... به هوای اینکه گرمم شده ازش خواستم بریم تو محوطه ی باز که قلیون چیده بودن رفتیم اونجا و قلیون گرفتیمو در حین قلیون کشیدن ازش خواستم دیگه این کارو نکنه... فکر به اینکه تا 40 روز نمازای همسری قبول نیست خییلی ناراحتم میکردولی سعی میکردم آروم باشم....

عروسی خیلی خوبی بود ارکستر عالی آتیش بازیه خوب شام عالی و.... ولی این اتفاق من و ناراحت کرد که امیدوارم به خاطر منم که شده دیگه این کار و نکنه... فقط امیدوارم...

-تواردیبهشت خواهر شووری با شوهرش رفتن مکه و برگشتن ( من که عاشق اینم که برم مکه خدا قسمت همه ی کسایی که دوست دارن بکنه) برام ازمکه چیزای خوشگلی سوغاتی آورده دستش درد نکنه فقط نمیدونم چرا از بعضی چیزایی که واسه من آورده بود شبیهش و واسه خودش یا کس دیگه آورده بود من اصلا دوست ندارم لباسم شبیه یه نفر دیگه باشه... دفعه ی قبل هم که رفته بود کیش یه بلوز واسه من آورده بود که عین اون رو واسه خودشم آورده بود!! از مکه که برگشته تغییر ظاهری نکرده (خدا رو شکر)آخه اگه قرار بود تغییر کنه با شناختی که از مادر شوهرم دارم دهن من وسرویس میکرد با تعریف کردنای بیجا از خواهر شوهر و تشویق من به رعایت شءونات اسلامی!!! Arabic Veil

خواهر شوهرم دختر خوبیه شاید بعضی وقتا کارایی بکنه که حرص من دربیاد ولی در کل بد ذات نیست از نظر رفتاری هم با من تفاوت زیاد داره... وقتی از مکه اومده بود میخواستم براش کادو بگیرم که اینقدر مادرشوهر گفت نمیخواد به یه دسته گل رضایت دادم و البته دیدم که فامیلاشونم همه با یه جعبه شیرینی یا شکلات سر و ته قضیه رو هم آوردن...چند روز بعد از مکه اومدنشون تولد خواهر شوهری بود که براش یه بلوز و یه روسری خوشمل بردم که امیدوارم از اونا خوشش اومده باشه پول کادوها رو هم مامانم داد که اصلا به روی خودم نیاوردم...

-خواهر شوهرم یه اخلاق بدی که داره اینه که به خودش اجازه میده واسه شوخی های همه حد و مرز مشخص کنه و کلا بستگی به حال خودش داره اگه رو مود باشه میگه و میخنده شوخی میکنه ولی اگه رو مود نباشه به همه تذکر میده و اخم میکنه که ادامه ندید من از این کار خیلی بدم میاد متاسفانه نویدم عین یه بچه زود تبعیت میکنه وادامه نمیده من کلی کفری میشم... کلا وقتی به نوید میگم بعضی وقتا این رفتارای توست که باعث میشه من از دست خواهرت حرص بخورم نمیگیره چی میگم.... آخه یکی نیست به پسر به این خوبی بگه تو که اینقدر خصوصیات خوب داری کمتر زنت و حرص بده....

-داییم توی یه رستوران تو دربند دعوتمون کرد در اصل مهمونیه پاگشایی بود شب خوبی بود من و نوید با پسرخالم و زنش رو پاگشا کرده بود بهمون نفری یه کیف مجلسی هدیه داد که واسه من نقره ای قرمزه من خودم کیف مجلسی قرمز داشتم دوست داشتم یه رنگ دیگه میبود ولی خب دندون اسب پیشکش و که نمی شمارن....

پی نوشت: نویدی عاشقتم یه دنیا.........

نظرات 27 + ارسال نظر
سودا دوشنبه 6 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 08:26 ق.ظ

چقدر خوشحالم که حالت بهتر شده رها
راست میگه خوب بنده خدا اینا میخوان بگذرن چه سهل چه سخت پس بهتر نیس آسون بگیرمش
البته گفتنش خیلی راحته میدونم یخورده از این نوشتم خجالت کشیدم ولی ما زنا باید سعیمونو بکنیم دیگه مگه نه؟

پانته آ دوشنبه 6 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:53 ق.ظ http://yehamsardaram.blogsky.com

چقدر دیر اومدی خانومی ی ی ی ...
اگه فاصله رو با مادرشوهر و خواهرشوهر حفظ کنی و در حد یه سلام علیک باشه هیچوقت حرص نمی خوری عزیزم

یسنا دوشنبه 6 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:32 ب.ظ http://akharedonia.blogfa.com

با تاخیر تولدت مبارک.
رها جان منظور خواهر شوهرت شاید اینه که چون خیلی دوست داره مدل مال خودش آورده.
من که خوشحال میشدم اگه فامیل شوهرم با من هم همینکار رو میکردن مادر شوهر من مثلن میره مسافرت یه چیزی رو کلی برای هممون میاره شبیه به هم و یه چیزایی تو ساک دخترش اضافه تره و یه چیزایی مون هم شبیه هم نیست و من کلی ناراحت میشم.
کیف قرمزی تم مبارک خب میتونی نگهش داری اگه شما بد نمیدونید این کار رو، به یه دوستی کسی کادو بدی.

مهتاب دوشنبه 6 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:04 ب.ظ http://21041389.blogfa.com/

سلام گلم.خوبی؟
امیدوارم همسری دیگه تکرارنکنه که نارحت بشی.
منتظر عکسیم ها. حالا عکس چی هست؟زود بذاری ها. مادلمون کوچیکه طاقت نداریم ها.
کیفتم مبارک.
بابت دلداری دیشبتم ممنون آجی.

نفیسه دوشنبه 6 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:04 ب.ظ http://z-shirin.blogfa.com

خدا رو شکر که حالت بهتره و این روزا رو داری به خوبی میگذرونی
روزگارت پر از آرامش خانومی

پریسا دوشنبه 6 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 06:10 ب.ظ http://www.dastanemehraban.blogfa.com

سلام رها خانومییییییییی
ادرس میلتو بده عکسمو برات میل کنم

نفس دوشنبه 6 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 06:57 ب.ظ http://nafas-va-aghayi.blogfa.com

سلام رها جان
چشم.بقیه ی اون ماجرارم مینویسم.
راستی.چون تو تولیست بلاگفا نیستی نمیفهمم کی آپ میکنی؟!:(
کیفتم مبارک!
ایشالا توام بری مکه با نوید...

Bozhneh سه‌شنبه 7 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:12 ق.ظ http://Toomar.blogsky.com

Salam
omidvaram hamishe ba hamsaret hes khoshbakhtiyo dashte bashin hardo
ye soal?
In sheklakaye joor vagooro motehareko chejoori mizari?kheyli bamazean

زری سه‌شنبه 7 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:14 ب.ظ http://www.myheart-z.tk/

خدا رو شکر که مثبت فکر میکنی و زیبایی ها رو می بینی و همه چی آرومه. امیدوارم همیشه خوش باشید.

پریسا سه‌شنبه 7 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:49 ب.ظ http://www.dastanemehraban.blogfa.com

چرا مرموز؟؟؟؟؟؟؟

سپیده سه‌شنبه 7 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 03:29 ب.ظ http://hope-arezoham.persianblog.ir/

خوش اومدی عزیزم وای وای

تربچه سه‌شنبه 7 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 04:23 ب.ظ http://torobcham.blogfa.com

سلام رهایی
افرین
بیا یه بوس بده خواهری بووووووووووووس
به به کادوهات مبارک باشه انشالله قسمت تو هم میشه
دست داییم درد نکنه
میگم دیگه نری برنگردی زود ...زود... اپ کن

سسس سه‌شنبه 7 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 04:26 ب.ظ

عذر میخوام شما که خانومی میتونی قلیون بکشی اونوقت آقاتون نمیتونن مشروب بخورن؟اول خودتو اصلاح کن و بعدش از شوهرت چیزی بخواه

عزیزم من از دید شرعی به مساله نگاه میکنم قلیون کشیدن حرام نیست و موجب ابطال نمازای من نمیشه ولی ... چرا!!
و در ضمن من هیچ فرقی بین یه مرد و زن نمیبینم که بگم اگه من قلیون بکشم پس اون حق داره خلاف بزرگتری بکنه پی بره ... بخوره!!!

hamkhone چهارشنبه 8 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:06 ق.ظ http://h

raaahaaaan jun
kheilii khsohal shodam ke halet behtar shode azizam
hamisheee khosh bashiii
azizam ziad sakht nagir
delam vasat tang shode budaaa

مانا چهارشنبه 8 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:09 ق.ظ http://lifeeandlovee.persianblog.ir

رها جون زیاد نسبت به خواهرشوهرت حساس نباش...خود من از اون موقعی که خواهر شوهر شدم فهمیدم که خواهر شوهرا عروس رو دوست دارن...هرچی باشه خانومه داداشه دیگه...

منم خواهرشوهرمو دوست دارم و خودمم خواهرشوهر هستم... یه مقدار این حساسیت به خاطر رفتارای اطرافیانه...

مادر سفیدبرفی چهارشنبه 8 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 03:55 ق.ظ

عادتها ترک نمی شن عزیزم اگه با ...خوردن شوهرت مشکل داری بایدبدونی خیلی کم پیش میاد یه مرد عادتش رو عوض کنه...
نمی دونم این حس که بدت میاد یکی اون چیزی رو که داری داشته باشه از کجا میاد چون من اصلا اینطوری نیستم ولی حتما چون خوشش اومده برای خودش خریده دیده قشنگه برای تو هم خریده اینطوری نگاه کن هم قشنگتره هم اذیت نمی شی

میدونی ... خوردن عادتش نیست خییییلی کم پیش میاد اینکارو بکنه ولی میخوام اصلا این اتفاق نیقته...
مرسی عزیزم... راست میگی...

پریسا چهارشنبه 8 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:23 ب.ظ http://www.dastanemehraban.blogfa.com

عزیزم ایمیلت کووووووووووو؟

سی سی چهارشنبه 8 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:37 ب.ظ

سلام عزیزم
خوشحالم حال روحیت بهتره. همسرت حرف خیلی خیلی خوبی زده، این روزا میگذرن چه خوب چه بد پس سعی کن خوب باشه که وقتی تموم شد حسرتشو نخوری.
بوس

مانا چهارشنبه 8 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 03:01 ب.ظ http://4325.blogfa.com

سلام عسیسم
خوبی
منم بهترم
هر چند که شوشو دوباره رفته اه اه دیگه حالم داره بهم می خوره
از عروسی خودتون چه خبر ؟؟؟؟

تازه عروس پنج‌شنبه 9 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 03:24 ب.ظ http://elaheshve.blogfa.com/

ببین خواهرشوهر منم دقیقا همین جوریه منم یه روز حالشو جا آوردم حالش گرفته شد
گاهی اوقات دچار خوددرگیری میشن ولی بالاخره خوب میشن

[ بدون نام ] جمعه 10 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:38 ب.ظ

رهاجون باکمی تاخیرتولدت مبارک عزیزم
انقده متنوع نوشته بودی نمیدونم درمورد کدوم موضوع نظرموبنویسم
خوبه که با اب شنگولی خوردن نویدموافق نیستی ولی خودش باید به این نتیجه برسه که کارش اشتباهه
نه اینکه دورازچشم توبره بخوره

چرا اسمتو ننوشتی عزیزم؟

شادی یکشنبه 12 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 08:22 ق.ظ http://wordsofshadi.blogsky.com

سلام رها جونم.
چرا آپ نمی کنی؟ خیلی منتظرتم

رها جونم. کلی بهت تبریک می گم که این قدر عاشقانه نوید رو دوست داری عزیزم. همیشه هواشو داشته باش و حواست بهش باشه. اگه اشتباهی هم کرد اصلاً اشکالی نداره بهش بگی... به نظر من مامان بازی درآووردن نیست... خوب دوسش داری... بد رو که نمی خوای.

نازنین دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:02 ب.ظ

عزیزم شوهرت راست می گه خوب طفلی....حرص نخور که در هر صورت می گذره.کیفت هم مبارک گلی.....انشالله مکه هم به همین زودی ها نصیبت بشه.من همش می گم کیف مکه رفتن به جوونی رفتنه.نه پیری و ناتوانی....انشالله ارزو به دل نمونیم.........

زهرا دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 03:44 ب.ظ http://www.arrahman.blogfa.com

سلام وب جالبی دارید!
راستی منم رشته ی حقوق خوندم اما هیچ علاقه ای نه برا ادامه تحصیل دارم و نه وکالت . نمی دونم چرا؟
بهم سر بزن خوشحال می شم.

اینقدر که رشته ی خشکیه این حقوق...

hamkhone پنج‌شنبه 23 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:37 ب.ظ http://hamkhone.blogsky.com/

salam raha jun
chetori?
khubiiiii?
kojaaai?
delam vasat tang shodeee
dg pisham nemiai
movafagh bashi

آرام یکشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 08:01 ب.ظ

مرسی رها جونم ......

عشخم ایمان... پنج‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 07:54 ق.ظ

سلام گلم وبت خییییییییییییییلی خییییییییییلی ناسهامیدوارم موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد