خاطرات من و شووری

خونه اونجاست که صداته پر عطرنفساته جایی که رو در و دیوار همه جا نقش اون چشاته

خاطرات من و شووری

خونه اونجاست که صداته پر عطرنفساته جایی که رو در و دیوار همه جا نقش اون چشاته

سلام

سلام...

بعد از گذشت تقریبا 3 سال دوباره تصمیم گرفتم بنویسم.. اونم خیلی یهویی... خوندن پستای قدیمی و حس و حالی که ازشون گرفتم منو ترغیب به نوشتن کرد...

روزای نامزدی تا روز عروسیم رو به یاری خدا ثبت کردم ولی بعد از اون نشد که بشه...روزای شیرین اول عروسی رو نتونستم ثبت کنم و به نظرم خییلی حیف شد ولی خوشحالم که تصمیم گرفتم دوباره بنویسم و به نظرم هیچ جا بهتر از همین جا نبود اینجا خونمه و یه جورایی توش راحتم...

نمیدونم دوستای قبلیم به وبلاگم سر میزنن یانه ولی امیدوارم دوستای جدید و خوبی مث دفعه ی پیش داشته باشم ...

دلم میخواد قبل از شروع دوباره روزانه نویسی یه خلاصه ای از این دو سال و نیم زندگی مشترک رو بنویسم تا این فاصله رو یه خورده کمتر کنم ...

با توکل به خدا و امید به اینکه نوشته هام دل نازنین کسی رو نرنجونه شروع میکنم...

به امید حق...

نظرات 9 + ارسال نظر
شیم شیم شنبه 21 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 03:50 ق.ظ

سلام به رها خانمی خوب و مهربون طاعات و عباداتت قبول باشه ابجی جون از صمیم قلب بهت تبریک میگم ایشالا کنار شووریت خوشحال و خوشبخت بشی واسه منم دعا کن عروس بشم اگه دوست داشتی رمزتو بهم بده تا تصویر زیباتو ببینم گلم قبلا شمارمو بهت دادم دوستت دارم منتظر خوندن خاطرات قشنگتم گلم دوس داشتم اولین کامنت رو برات بزارم سلام به همه برسون

عزیزم من اون عکسا رو خیلی وقت پیش برداشتم ...

سایرا شنبه 21 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 02:50 ب.ظ

مگه میشه یادم بره

چند وقت پیش داشتم لینکدونیمو میتکوندم رسیدم به وبلاگت دلم نیومد پاکش کنم

با خودم گفتم شاید نوشت دوباره

انگار بهم الهام ده بود مینویسی دوباره

عزیززززززمی...

شیم شیم شنبه 21 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 09:43 ب.ظ

سلام دوست مهربون چی شد

شیم شیم یکشنبه 22 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 02:49 ق.ظ

سلان رها جوونم تو نوشته هات فهمیدم تیر ازدواج کردی سالگرد یکی شدنتون مبارک باشه گلم

عزیزم من 26 آبان ازدواج کردم...

شیم شیم یکشنبه 22 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 04:55 ق.ظ

عسیسم پس کی برامون مینویسی عاشق نوشته هاتم اگه رمز دار بود رمزشو بهم بده نوشته هات به دل میشینه و من خیلی چیزا ازت اموختم

تربچه یکشنبه 22 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 07:20 ب.ظ

سلام عزیزم
خوب کردی برگشتی همه نی نی دار شدن شما چی خبری نیست

من نه... نکنه تو نی نی داری خانم؟

شیم شیم یکشنبه 22 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 10:45 ب.ظ

مهتاب دوشنبه 23 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 12:47 ب.ظ

عزیزم چقدر خوب که دوباره مینوسی((:
یاد گذشته ها بخیییییییییییر

مهتاب دوشنبه 23 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 01:50 ب.ظ

عزیزم چقدر خوب که دوباره مینوسی((:
یاد گذشته ها بخیییییییییییر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد