سلام علیکم و رحمة ا... و برکاة!
من آپ کردم!!! چون خیلی اتفاق رخ داده همه رو تیتروار تعریف مینمایم!
-خدا رو شکر نوید افتاد تو یه دانشگاه و کارای حقوقی(که مربوط به رشتشم بوده) بهش افتاده و از همه مهمتر اینکه ساعت کاریشم خیلی کمه!فقط راهش دوره که اشکال نداره مزایاش بیشتره!
-شووری یه خونه ی کوچولو تو شریعتی رهن کرده که نمیدونم چرا مستاجرای قبلیش خونه رو تحویل نمیدن!
-یه روز در میون نویدیه گلم میاد بهم سر میزنه که خییلی خوشحالم!
ـنویدی شام تموم شدن آموزشیش ما(من مادرم خاهرم شوهر خاهرم)رو برد آتیشه! واقعا مرغ سوخاریه اسپایسیش حرف نداره پیشنهاد میکنم حتما یه سری اونجا برید که خییلی حال میده!
-چند وقتی اصلا حال روحیه خوبی نداشتم واسه همین با شووری رفتم خونشون و چند روزی اونجا موندم خدا رو شکر بهتر شدم مرسی شووری که اینقد بهم محبت کردی و هوامو داشتی که خوب شدم! خیلی با گریه هام عذابت دادم میدونم شرمندتم عزیزم!
-واسه تسویه حساب و انجام کارای فارق التحصیلی رفتم دانشگاه با اینکه ۷ترمه درسم تموم شده بود هنوز واسه تسویه نرفته بودم به من میگن دانشجوی نمونه(من ورودیه ۸۵ بودم)خییییییلی کار سختی بود همش آدمو پاس میدادن از این ور به اون ور واسه امضا گرفتن! چون من خوابگاهم داشتم که کارم ۲ برابر بود!در آخر من باید۵۰۰هزار تومن بدم دانشگاه!
بابا مثلامن دانشگاه دولتی درس خوندم!البته هنوز کارام تموم تموم نشده چندتا امضا مونده که دادم به یکی از دوستام که خونشون اونجاست بره بگیره! این ساعت نمازو ناهار منو کشته بود کلی باید پشت در بسته ی اتاق بشینی تا یه امضا بگیری!
از آخرین امکانات دانشجویی هم استفاده کردم
از دانشگاه ۶تا بلیط نیم بهای فیلم ملک سلیمان و گرفتم و با خانواده ی شووری رفتیم سینما!
فیلمش بدک نبود یعنی جلوه های ویژه اش خیلی خوب بود ولی به نظر من فیلمنامه ی خوبی نداشت یعنی یه نویسنده ی قوی میطلبید تا تاثیرگذار باشه! و همه ی فیلم تو جنگ سپری شد آخرش نوشت پایان قسمت اول یعنی میخان باز ادامشو بسازن؟!!
همون شب با خانواده ی شووری شام رفتیم بیرون و کلی خوش گذشت یه لحظه که با شووری تنها شدیم سر یه چیز خیییلی مسخره و در اوج شادی من و نوید دعوامون شد
و منم که آماده ی گریه بودم کلی گریه کردم
و نویدم پابه پام اشک ریخت خیلی موضوع مسخره ای بود هیچکدوم باورمون نمیشد چرا اونجوری شد یهو!
حین گریه هی قربون صدقه ی هم میرفتیم که گریه نکن!!! نمیدونم پس چرا دعوا کردیم اصلا!!!!
ـخونه خواهرشووریم رفتیم خوش گذشت۲شب اونجا بودیم که شبا میرفتیم شام بیرون و گشت و گذار ! خواهر شووری در یک اقدام عجیب ۳۰ کیلو پیاز گرفته بود که پیاز داغ درست کنه بذاره تو فریزر خیلی کارش عجیب بود به نظرم آخه تازه عروسه مثلا!الان به جای اینکه صفا کنه از این کارا میکنه نمیدونم والا هر کی یه سبک واسه زندگیش داره دیگه من که اصلا این کارا رو نمیپسندم ولی حتما اون این مدلی حال میکنه دیگه!
منم یه کم کمکش کردم ولی بیچاره خودش خیییلی گناه داشت طفلک!
تو قزوین درست روبروی دانشگاه اسبقمون نمایشگاه کتاب زدن که رفتیم و من چندتایی هم کتاب خریدم! اونجا یه اتفاقی افتاد ناراحتم کرد مشابهش تو سینما هم پیش اومد اگه یه بار دیگه اتفاق بیاقته اون موقه تعریف میکنم تا نظر شما رو هم بدونم ببینم باید چیکار کنم؟!!
البته اون شب و خراب نکردمو اصلا به روی خودمم نیاوردم!
راستی من کارت الکترونیکیه کتاب دارم که توش پول میریزم ولی نمیدونم چرا رمزشو گم کردم! هر کی میدونه به منم بگه تا خانواده ای رو از نگرانی نجات بده...!
ادامه دارد...
خوش باشی همیشه خانومی ....
ببینم قزوین زندگی میکنید شما ؟؟؟
واقعا این ملک سلیمان عییف کار شده .
نه خانمی تهرانم دانشگاهم قزوین بوده!
سلام رهای عزیز
ممنون که بهم سر زدی خوشحالم کردی
مدتی توی وبت بودم لذت بردم.
یه سحر و جادویی توی انتخاب واژه هات هست که انسان رو شیفته خود میکنه.
دارم جون میگیرم . تنهام نزارین
به همسرتون سلام برسونید.
مرسی آقا مزدک نظر لطفته! سلامت باشی
سلام عزیزم...ممنونم که امدی و نظر دادی...اگه خواستی میتونی منو به اسم چشمهایت...لینکم کنی
سلام سلام![](http://www.blogsky.com/images/smileys/023.gif)
خوش باشی خانومی
سلام عزیزم
خوبی؟ خداروشکر که ناراحتی هات برطرف شده. زیاد سخت نگیر. مراقب خودت باش. ایشالا سربازی همسری زود تموم میشه.
راستی گلم من گرافیستم.
پس با یه خانم گرافیست طرفم!
مرسی عزیزم.
منظورت اینه که چطور برای پیدا کردن رمز کتاب کارتت اقدام کنی؟ منم چند وقت قبل گمش کرده بودم. رفتم بانکی که کارت از اونجا صادر شده. یه درخواست کتبی دادم و یه سری مشخصاتم + کپی کارت ملیم. بعدش برای درخواست رمز برام اقدام کردن. یک دو هفته بعد رفتم گرفتمش.
مرسی خانم خانما از راهنماییت.
چه عجب آپ کردی خانومی!![](http://www.blogsky.com/images/smileys/003.gif)
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/025.gif)
خدا رو شکر که همه کارا رو به راهه!
منم ملک سلیمان رو بلیطشو از اداره بهم دادن رفتیم دیدیم جلوه های ویژه اش خیلی باحال بود اما به قول داستانش زیاد قوی نبود که آدمو جذب کنه!!!
نمی دونی سر چی دعوا شد؟؟!!!!!
باور کن نیلو جون اینقد خوشحال بودیم یهو دعوامون شد شوخی شوخی!
متنتون سرشار از انرژیه. همیشه شاد باشی
مرسی عزیزم!
چقدر کار و اتفاق !!!!!!!!!!!
اون قسمت منزل شووری از همه جاش بهتر بود چون 100% عالی گذشته
فرکانس من و تو داری؟
یا بهت بدم؟
دارم عزیزم.
خوبه که حسابی خوش گذشته وای تو زندگی اینقدر پیش بیاد از این دعواهای الکی....
خوش باشی ملک سلیمان رو هم هنوز ندیدم که نظرم رو بگم
مرسی عزیزم!
وب باحالی داری خوشحال میشم بهم سر بزنین![](http://www.blogsky.com/images/smileys/007.gif)
سلام دوست من وب جالبی داری خوشحال میشم بیا
به وب من و با تفکراتم آشنا شی
سلام رها جان،
بیشتر پستات رو خوندم. ممنون میشم اگه بهم رمز بدی.
شاد باشی
مرسی عزیزم.چشم خانمی.
بعضیا میگن دعوا نمک زندگیه ولی من زیاد قبول ندارم. خوبه که دعوا میکنید قهر نمیکنید. افرینننننننننننننننن.
راستی منم رمز میخوامممممممممممم. میشه بفرستی به ایمیلم؟؟ ممنون میشم.
باشه عزیزم میفرستم! راست میگی قهر کردنخیییلی بده خدا رو شکر ما نمیتونیم قهر کنیم باهم!
سلام عزیزم
میشه به منم رمز بدی ایا؟؟؟
رمز کدوم پست عزیزم؟!
سلام رها خانومی مبارک باشه عزیزم![](http://www.blogsky.com/images/smileys/016.gif)
بالاخره شدی خانوومه خونه ها
اومدم ببینم این چندوقت چیکار کردی کیلی آپ کردی با جدیت نشستم خوندم خوشم میاد با آب و تاب تعریف میکنی آخه
رسیدم اینجا دیدم رمز داره فضولیم زد بالا
یکمم دلم گرفت خووووووووو رمز نداشتم
میخونیامت