سلام به دوستای خوشمل خودم!
من بعد از یه مدت نبودن برگشتم با یه دل پر از حرف!
اول ا زمشهد تعریف کنم:
2شنبه با قطار از تهران راه افتادیم من تا حالا با خانوادم با قطار سفر نکرده بودم فقط با دوستام با قطار میرفتیم که یه عالمه خوش میگذشت 9 نفری جمع میشدیم تو یه کوپه و حسابی خوش میگذروندیم اینبارم خیلی خوب بود من و مامانم و خواهرم و شوهرش با پسرکوچولوشون که نفس منه تو یه کوپه بودیم! سه شنبه صب رسیدیم؛ هتلمون به حرم نزدیک بود شووری جونم از قبل برامون رزرو کرده بود!
رفتن به حرم بهترین قسمتش بود از لحظه ای که پام به صحن رسید بی اختیار اشک میریختم و فقط از امام رضا تشکر میکردم که راهم داده مامانم با تعجب نگام میکرد! خیییییییلی عالی بود حسابی خالی شدم و حسابی هم واسه همه دعا کردم و دوستای مجازیمو فراموش نکردم! من هیچوقت نمیرم جلو که به ضریح دست بزنم خیلی میترسم که گیر کنم و میدونم که از دور با جلو رفتن فرقی نداره روز اول که رسیدیم من روبروی ضریح واستاده بودم که یهو با فشار چند نفر رفتم جلو یهو به خودم اومدم دیدم اگه دستمو دراز کنم ضریح و میگیرم اصلا باورم نمیشد خوشحال شدم و ضریح و گرفتم وکلی ذوق کردم ولی یهو ترسیدم نکنه گیر کنم زودی برگشتم مامانم خیلی تعحب کرده بود میگفت چه جوری رفتی جلو! خلاصه که جای همه اونجا خالی بود!
چهارشنبه با خاهرم رفتیم استخر موجهای آبی. عالی بود واقعا خوش گذشت جای شیکی هستش که بهش رسیدن فقط واسه بازیا باید صف وامیستادیم که حوصله ی آدم سر میرفت من همه ی بازیاشو رفتم جز چاله ی فضایی آخه صفش وحشتناک بود دیدم ارزش نداره این بود که نرفتم در کل واقعا خوش گذشت واسه من که عاشق هیجانم و عاشق رفتن به جاهای جدید خیلی خوب بود!
پاساژ الماس شرقم رفتیم خیلی خوشم اومد وسایل تزیینی هاش واقعا شیک بودن دلم میخاست کل جهیزیه مو از اونجا بخرم آخرم طاقت نیاوردم و سرویس قاشق و چنگال غداخوری و کارد و چنگال میوه خوریه دم دستیمو از اونجاخریدم خیلی خوشملن سرخابین (بالاخره تصمیم گرفتم وسایل آشپزخونمو سرخابی بگیرم)
واسه شوریه خوشمل خودمم عطر بلگاری گرفتم مامانمم واسش یه کیف دستیه خیلی باکلاس خرید. منم واسه مادر شووری سوغات مشهد خریدم البته قصد داشتم لباسم براش بگیرم ولی قبل از من اونا رفته بودن و واسه من فقط سوغات مشهد آورده بودن واسه همینم منم چیزی نگرفتم واسه خواهر شووریم یه لباس خوشمل خریدم به اضافه سوغات مشهد! واسه خودمم یه لباس خیلی شیک خریدم که به نظرم خیلی خاص اومد و ازش خوشم اومد! واسه بقیه هم مامانم خرید کرد و من چیزی نگرفتم!
در کل خیلی خوش گذشت فقط جای عشقم واقعا خالی بودو من دلتنگش بودم!
وقتی برگشتیم و دیدمش انگار دنیا رو بهم دادن شووریم کلی ذوق کرد و عین نی نی کوچولوهای مظلوم همش منو نگاه میکرد آخر بهش تذکر دادم که پسر گلم زشته اینجا خانواده زندگی میکنه!عقشه خودمه دیگه چه میشه کرد!
من هنوز حرف دارما تموم نشده حرفام ولی بماند واسه بعد!
پی نوشت:امروز تولد امام رضا بود پارسال همین موقه(البته قمری)شووری با خانوادش اومدن خواستگاری! دقیقا تاریخ8/8/88 . این تاریخو نویدی انتخاب کرد و میگفت امام رضا خودش کمکمون میکنه که مشکلی پیش نیاد که همین جوریم شد و خدا رو شکر همه چی عالی پیش رفت! بابام اونشب هی سعی کرد منصرفشون کنه یا اینکه میگفت برید چند سال بعد بیاید ولی همه چی درست شد یقین دارم لطف امام رضا به ما بوده!
.•*..*•.ســــــلام ....
.•*..*•. .•.
.•*..*•. .•*..*•.
.•*..*•. .•*..*•. .•*چطوری عزیز؟
.•*..*•. .•*..*•. .•*..*•.
.•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .•*
.•*.من آپمممممممممم.•*..*•. .•*..*•. .
.•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .•*. اگه مایل بودی بیا ببین
.•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .
-´´´´#####´´´´´´####.•*..*•. .•*..*•.
´´########´´#######.•*..*•. .•*..*•.
´############´´´´###.•*..*•. .•*..*•.شاد باشی مهربون
#############´´´´´###.•*..*•. .•*..*•.
###############´´###..•*..*•. .•*..*•.
############### ´###..•*..*•. .•*..*•..
´##################.`.•*..*•. .•*..*•.
´´´###############..•*..*•. .•*..*•. آرزومند آرزوهــــای قشنگت
´´´´´############.*.•*..*•. .•*..*•.
´´´´´´´#########.`.•*..*•. .•*..*•.
´´´´´´´´´######..•*..*•. .•*..*•.
´´´´´´´´´´´###..•*..*•. .•*..*•.•
.•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .•*..*•.
.•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .•*.
.•*..*•. .•*..*•. .•*..*•.
.•*..بای .•*.*.•*.*
.•*..*•. .•*..*•.
.•*..*•. .•*..
.•*..*•. .
.•*..
زیارت قبول خانومی.
خوش به حالتون چقدر خوش گذشته! ایشالا همیشه به سفر و زیارت و این سری با همسری بری
راستی من عاشق رنگ سرخابیم آفرین به حسن سلیقه ات.
مرسی خانمی!
منم این رنگ و دوست دارم خدا رو شکر همه وسایلشم اومده!
اول زیارت خیلی خیلی قبول باشه.بعد من برخلافه تو از هیجان بیزارم.اگه بیلیته مجانی هم بهم میدادن نمیرفتم اون استخره.عجب رنگه قشنگی برای آشپزخونه انتخاب کردی ولی عجیب باقیه وسایلش سخت گیر میاد بایدکلی بگردی.ولی یادت باشه بخاطره این رنگ از لوستری استفاده کن که آشپزخونتو روشن کنه
مرسی عزیزم!
خدا رو شکر اکثر وسایل سرخابیو پیدا کردم ولی چون هنوز زوده نخریدم مرسی از راهنماییت!
تو خوش سلیقه بودنت و ثابت کردی خانمی!
سلام عزیزم.زیارت قبول.می فهمم چی میگی توی حرم اصلا آدم یه حال خاصی بهش دست میده
مرسی خانمی.
سلام . زیارتت قبول. خوش به حالت. میدونی چند ساله امام رضا مارو نطلبیده؟ دلم لک زده واسش.
من سرویس اشپزخونمو صورتی انتخاب کردم ولی وقتی رفتم وسایل اشپزخونه بگیرم هیچی صورتیش نیومده بود.
به خاطر همین اونجور که میخواستم نشد. ایشالا وسایلاتو به شادی استفاده کنی. مبارکت باشه.
مرسی گلم ایشالا زودتر طلبیده بشی!
آخی شوش و کامل گشتی؟ تهرانی؟ ولی منم صورتی کم دیدم!
ممنون واسه دعای قشنگت!
واسه همه سوغاتی گرفتی ما رو فراموش کردی
اشکال نداره همین که اونجا به فکر دوستای مجازیت بودی بازم جای تشکر داره.زیارتت قبول.
چرا سوغاتی گرفتم! بیا ببر!
بیام میاما جدی میگم .اگه بیام شووری چی میگه؟ می خوای بگی این مجازیه و جدا از شوخی آبجیه گلم حالا چی آوردی؟
واست دعاهای خوب خوب کردم از اونا که دوست داریا! از این بهتر چی میخای؟
میدونستم سختته بیای رفتم تو کار معنویت!
ای شیطون...
ممنون.